داستان دوازدهم


▓█♦OnYx♦█▓

...آن جوان گفت : من تاریخ درگذشت همه خویشانم را بدست آورده ام و می خواهم روز وفات آنها بروم گورستان و برایشان دعا کنم و خیرات دهم و...


خیام خندید و گفت : آدم بدبختی هستی ! خداوند تو را فرستاده تا شادی بیافرینی و دست زندگان و مستمندان را بگیری تا نمیرند، آنوقت تو به دنبال مردگانت هستی ؟!!!... بعد پشتش را به او کرد و گفت مرا با مرده پرستان کاری نیست و از او دور شد .


اندیشمند کشورمان ارد بزرگ می گوید : (کاویدن در غم ها ما را به خوشبختی نمی رساند) .
و هم او در جایی دیگر می گوید : (آنکه ترانه زاری کشت می کند ، تباهیدن زندگی اش را برداشت می کند) .

 

 

* امیدوارم همه ما ارزش زندگی را بدانیم و برای شادی هم بکوشیم *
 


نظرات شما عزیزان:

موسوی
ساعت7:42---10 اسفند 1389
سلام

اگر اهل طنز هستید ، تلخند 26 را به شما تقدیم می کنم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







Power By: LoxBlog.Com